جدول جو
جدول جو

معنی آراسته کردن - جستجوی لغت در جدول جو

آراسته کردن(مَرْ وَ / مُرْوَ)
تزیین. آراستن. تقیین. قبن. تمویه.
- خویشتن را آراسته کردن، تصنع
لغت نامه دهخدا
آراسته کردن
تزئین، آراستن
تصویری از آراسته کردن
تصویر آراسته کردن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آداپته کردن
تصویر آداپته کردن
Acclimatize
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از برجسته کردن
تصویر برجسته کردن
Emboss, Highlight, Lump
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از برجسته کردن
تصویر برجسته کردن
gaufrer, mettre en valeur, former une bosse
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از آداپته کردن
تصویر آداپته کردن
acclimater
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از برجسته کردن
تصویر برجسته کردن
浮き彫りにする , ハイライトする , かたまりを作る
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از آداپته کردن
تصویر آداپته کردن
慣れる
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از آداپته کردن
تصویر آداپته کردن
להתרגל
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از برجسته کردن
تصویر برجسته کردن
להטביע , להדגיש , ליצור גוש
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از برجسته کردن
تصویر برجسته کردن
उभारना , प्रमुख बनाना , गठरी बनाना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از آداپته کردن
تصویر آداپته کردن
menyesuaikan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از برجسته کردن
تصویر برجسته کردن
menonjolkan, menyoroti, menggumpal
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از برجسته کردن
تصویر برجسته کردن
ประทับ , เน้น , ก่อให้เกิดก้อน
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از آداپته کردن
تصویر آداپته کردن
ปรับตัว
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از برجسته کردن
تصویر برجسته کردن
reliëf aanbrengen, benadrukken, een klomp vormen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از آداپته کردن
تصویر آداپته کردن
acclimatiseren
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از آداپته کردن
تصویر آداپته کردن
अभ्यस्त करना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از برجسته کردن
تصویر برجسته کردن
punzonare, evidenziare, formare un grumo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از آداپته کردن
تصویر آداپته کردن
aclimatar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از برجسته کردن
تصویر برجسته کردن
embellecer, resaltar, formar un bulto
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از آداپته کردن
تصویر آداپته کردن
acclimatare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از برجسته کردن
تصویر برجسته کردن
rebaixar, destacar, formar um caroço
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از آداپته کردن
تصویر آداپته کردن
aclimatar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از برجسته کردن
تصویر برجسته کردن
压印 , 突出 , 成块
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از آداپته کردن
تصویر آداپته کردن
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از برجسته کردن
تصویر برجسته کردن
tłoczyć, podkreślać, formować grudkę
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از آداپته کردن
تصویر آداپته کردن
aklimatyzować
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از آداپته کردن
تصویر آداپته کردن
акліматизувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از برجسته کردن
تصویر برجسته کردن
тиснити , підкреслювати , формувати грудку
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از برجسته کردن
تصویر برجسته کردن
prägen, hervorheben, einen Klumpen bilden
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از آداپته کردن
تصویر آداپته کردن
akklimatisieren
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از آداپته کردن
تصویر آداپته کردن
акклиматизировать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از برجسته کردن
تصویر برجسته کردن
тиснить , подчеркивать , образовывать комок
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از آداپته کردن
تصویر آداپته کردن
적응하다
دیکشنری فارسی به کره ای